Clik here to view.
اینجا بهشت من است
اینجا بهشت من است. دوست دارم بعد از اینکه ازدواج کردم، بالای یکی ازین درخت ها کلبه ای چوبی بسازم، داخل کلبه میزی باشد و روی میز یک لپتاپ که به اینترنت متصل باشد. هر روز صبح که از خواب برمیخیزیم مستقیم...
View ArticleClik here to view.
۵۰ تومانی
نگاه برادر، اِنی را ویران کرد. … و این زندگی ساده ما بود، زندگی بی علمی که سرشار از سنت ها و فرهنگ ها بود، سرشار از خرَدی که امروز پیدایش نیست و گم شده است. ما فقیر بودیم و من اون صحنه ها رو فراموش...
View ArticleClik here to view.
لباس زندگانی
من عاشق این لباسم بودم، همیشه تو کِشوی لباسام نگهش می داشتم، گاهی می رفتم نگاهش می کردم و حسرت می خوردم که چرا دیگه این لباس تنم نمیشه ؟ وقتی خواهرزادم به دنیا اومد، دادم به مامانش و گفتم “اینو بپوشون...
View ArticleClik here to view.
یاد ایام
جواب سوالی که پایین پرسیدم : هیچ کدوم من نیستم. بچه بودیم، خوش بودیم، یکی از خوشیهامون این بود که وقتی مدرسه تعطیل شد تا خونه بدویم. آماده می شدیم، کیف رو مینداختیم پشت مون و منتظر خوردنِ زنگ تعطیلی...
View Articleلطفاً مراقبِ کفش هایتان باشید !
اینجا دیگه کسی برهنه نیست. با کفش وارد شوید ! دیگه نمیخواد با پاهای برهنه وارد بشید چون اهمیتی نداره ! با کفش بیاید تو … با کفشِ خاکی ،گِلی ، خیس، کثیف…. اگر اینجا رو بگردید ، خیلی چیزا می بینید، خیلی...
View ArticleClik here to view.
خوابم نخواهد برد..
شگفتا.. وقتی که بود نمی دیدم.. وقتی که می خواند نمی شنیدم.. وقتی دیدم که نبود، وقتی شنیدم که نخواند… و چه غم انگیز است وقتی چشم ای سرد و زلال در برابرت می جوشد و می نالد و می خواند و تو تشنه ی آتش...
View ArticleClik here to view.
از خویشتنِ خویش
در زندان عجیبی گرفتار شده ای، تو را از خویشتنت باز میدارند و زندگی ات را تغییر میدهند. اسارتت رنگ عوض کرده است، همه در زندان جدیدی گرفتار شده ایم که میله ای ندارد. بردگی تغییر شکل داده است، نمیدانیم...
View Articleتو در اول آفرینش، نادان بودی و بعد دانایت کردند
آنچه خواهید خواند ترجمه ذوقی از نامه ۳۱ نهج البلاغه به دستِ فاطمه شهیدی، نویسنده مجله پرسمان در نسخه های شماره ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷ و ۶۸ می باشد. این نامه خطاب به امام حسن، بعد از بازگشت از جنگ صفین...
View ArticleClik here to view.
اِی زمان بی‌من مرو
٢٢ آذر ٩۴ ساعت ١١:٢۴ در حال برگشت از کاشان به تهران اولین بار که به روستای خوران، روستای پدری رفتیم اولین بار احساسی بهم دست داد که سابقاً بهم دست نداده بود و عجیب بود اونقدر که از آن زمان تا امروز...
View ArticleClik here to view.
یک تکّه نان
برای دلم می نویسم: پیرزن است، هفتاد و دو سال سِن دارد. عُمری بی ادّعا و بی ریا زندگی کرده است. بچه داری و خانه داری کرده است، این زَن، زَنِ اَخلاق است. پارساست، پاکدامن است، عمری به پارسایی و عبادت...
View ArticleClik here to view.
بویِ عید
از اسفندماه که همه آماده می‌شدیم، خانه‌تکانی شروع می‌شد، مادرم سبزه می‌کاشت تا عید سبز می‌شد. لباس نو می‌خریدیم. یک‌بار پسری را دیدم که دستش را در شانه مادرش گذاشته است، نگاهی به مادرم کردم، مادرم از...
View Articleچه کسی از فیلترینگ توییتر سود می‌برد؟
این نوشته در روزنامه شرق به تاریخ ۹۵/۰۵/۱۴ منتشر شده است. (لینک) چهره‌ها از مسئولان گرفته تا مشهوران، عضوی از لشکر نسبتا پرشمار توییتری‌ها در ایران هستند و اصولگرا و اصلاح‌طلب، در توییت‌کردن...
View ArticleClik here to view.
همچنان «جنگ» است و ما در «صف»
این یادداشت در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ در سایت تابناک منتشر شده است. (لینک) بسیاری از افراد این روزها در هر خانه یا مکان عمومی، از مترو و اتوبوس گرفته تا دانشگاه و پارک و سینما، مشغولِ استفاده از...
View Articleفاطمه، فاطمه است.
سال ها پیش، – شاید حدود بیست سال پیش، – زمانی که تنها چهار سال داشتم، ماجرای عشقی اتفاق افتاد که اگر چه سرانجام خوشی نداشت اما شروعش خوش بود؛ از داستانش می‌توان رمانی نوشت، خاطره‌ها گفت و چرا نباید...
View ArticleClik here to view.
عبدالله
من عبدالله هستم؛ نه اسمم مهدی یا محمد بود که برای آن جایزه بگیرم و نه در روز خاص یا مناسبتی به دنیا آمدم که بابت آن جایزه‌ای دریافت کنم. هدیه من تمسخرهایی بود که همواره انتظار اسم من را می‌کشیدند و به...
View ArticleClik here to view.
سر باز
از خدمت که میای دیگه هیچی مثل قبل نیست. ممکن ماه‌ها و سال‌ها بگذره، ولی یه روز در حالی که تو مترو راه میری و پدر و پسری رو ببینی که با لهجه یکی از هم خدمتی‌هات صحبت میکنن. با چشمانی از حلقه در اومده...
View Articleعمر
عمر؛ بله نامش عمر است، ۵۶ سال دارد. وقتی نوجوان بود جنگ شروع شد، کومله‌ها و عراقی‌ها یورش را آغاز کردند، خانه و کاشانه‌شان را گرفتند و خراب کردند. عضو سپاه شد و با دشمن می‌جنگید، شهید همت آموزشش داده...
View Articleبا «هویت‌های سرگردان» در جامعه چه کنیم؟
جامعه ایرانی در یک دهه اخیر با بحران‌های اجتماعی زیادی روبه‌رو شده است. بدون تردید بخش عمده‌ای از این بحران‌ها و چالش‌ها متاثر از شرایط نامطلوب اقتصاد کشور بوده و بخش دیگر هم از مسائل و موضوعات جدید،...
View Article
